
برنامه این هفته مربوط به قله زرینه کوه بود که با توجه به صعود پاییزی پوشیده از برف و سفید پوش بود.
این قله خیلی متفاوت از قله های قبلی بود که من صعود داشتم.چشم اندازهای زیبایی که در حین صعود به قله وبالای قله میبینیم انسان رو تا ساعتها محو تماشای خودش میکنه.مطمنن یکی از خاصیت ها و حتی اسرار کوهها را میتوان به احساس متفاوتی که هر کوه به فرد منتقل میکنه دونست.یکی از زیباییهای این منطقه وجود چشم اندازهای زیبای این قله است که از بالای اون حدود ۱۰ قله دیده وبه راحتی تشخیص داده میشه.
ساعت۵:۳۰ صبح جمعه بود که به سید خندان رسیدم چند تا از دوستان اونجا بودند.تقریبا نیم ساعتی طول کشید که تمام افراد گروه جمع بشن وساعت ۶ دقیقا از پل سید خندان به سمت شهر دماوند حرکت کردیم.مسیر تا دماوند برای من خسته کننده شده بود ولی مناظر جالبی که بعد از ورود به جاده فرعی که منتهی به پای کار میشد یکم از کسل شدن من رو دراورد.مناظر زیبایی بود در طول مسیر قله توچال و دماوند و سی چال و گل زرد و دوخواهر وچند تا قله دیگر هم دیده میشد.البته به نظر من بهترین منظره این منطقه خط راس دو برار بود که واقعا شکوه وعظمت وصف ناشدنی به این منطقه داده بود.خط راسی که سر و تهش معلوم نبود ومثل دیواری شمال رو از جنوب جدا کرده بود.
برای صعود به قله باید به دریاچه تار که در پای کوه جلوه خاصی به منطقه داده بود میرفتیم.از هر طرف کوهها ما رو محاصره کرده بود وما درون چاله ای بزرگ به فکر صعود بودیم.کنار دریاچه صبحونه کاملی خوردیم (جای همه خالی)وبدون اتلاف وقت وسایل رو جمع و جور کردیم که به قله صعود کنیم از جمع ۲۳ نفری ما حدود ۱۲ نفر (اگر اشتباه نکنم )برای صعود اماده شدندو بقیه کنار دریاچه اتراق کردند تا از طبیعت منطقه استفاده کنن.از گروه ۱۲ نفری ۴ نفراز بچه ها با سرعت بیشتری پیشروی کردند وزودتر از ما به قله رسیدند.
اکثر طول مسیر پوشیده از برف بود وحدود از ۸۰ الی ۹۰ درصد مسیر با شیب خیلی سنگینی وجود داشت والباقی مسیر هم رو یک خط راس کوتاه حرکت میکردیم.شیب حدود ۶۰ درجه بود که باید در طول مسیر به اون فایق میاومدیم.خوشبختانه هوا در اکثر اوقات افتابی بود ولی کاملا سرد به طوری که کوتاهترین توقف باعث میشد که کاملا سرما رو حس کنیم.
این قله برای من یک لول بالاتراز سیاه سنگ تا قله توچال بود.بیشتر خصوصیات مسیر سیاه سنگ دراین قله بود وتا نزدیکی های قله اون ور نمیشد دیدو هر بار که احساس میکردی به قله نزدیکتر شدی ولی مانند یک سراب بلندی دیگری جلومون قرار میگرفت.اما برخلاف سیاه سنگ شیب بیشتر وجود داشت.قله انتهای یالی بود که محوطه صافی روی اون وجود نداره وتمام مدتی که روی قله بودیم شیب هم وجود داشت.صعود ما حدود ۴ ساعت طول مشید ساعت ۳ بود که از قله به سمت دریاچه حرکت کردیم البته مسیر برگشتی برخلاف مسیر صعود مون وجود داشت که شیب تندی داره و در بعضی جا ها روی یال کار فنی نیز لازم داشت.فرود از این قله یکی از لذت بخش ترین قسمت برنا مه بود با توجه به تجربه لیدر گروه تمام مسیر برگشت رو از روی برف نکوبیده که حدود نیم ساعت ارتفاع داشت اومدیم که در طول مسیر اصلا به زانوها فشار وارد نشد حدود ۱:۳۰ طول کشید تا به دریاچه برسیم.بعد از نیم ساعت استراحت بهسمت تهرا ن حرکت کردیم
به امید صعود به قله های رفیع زندگی
این قله خیلی متفاوت از قله های قبلی بود که من صعود داشتم.چشم اندازهای زیبایی که در حین صعود به قله وبالای قله میبینیم انسان رو تا ساعتها محو تماشای خودش میکنه.مطمنن یکی از خاصیت ها و حتی اسرار کوهها را میتوان به احساس متفاوتی که هر کوه به فرد منتقل میکنه دونست.یکی از زیباییهای این منطقه وجود چشم اندازهای زیبای این قله است که از بالای اون حدود ۱۰ قله دیده وبه راحتی تشخیص داده میشه.
ساعت۵:۳۰ صبح جمعه بود که به سید خندان رسیدم چند تا از دوستان اونجا بودند.تقریبا نیم ساعتی طول کشید که تمام افراد گروه جمع بشن وساعت ۶ دقیقا از پل سید خندان به سمت شهر دماوند حرکت کردیم.مسیر تا دماوند برای من خسته کننده شده بود ولی مناظر جالبی که بعد از ورود به جاده فرعی که منتهی به پای کار میشد یکم از کسل شدن من رو دراورد.مناظر زیبایی بود در طول مسیر قله توچال و دماوند و سی چال و گل زرد و دوخواهر وچند تا قله دیگر هم دیده میشد.البته به نظر من بهترین منظره این منطقه خط راس دو برار بود که واقعا شکوه وعظمت وصف ناشدنی به این منطقه داده بود.خط راسی که سر و تهش معلوم نبود ومثل دیواری شمال رو از جنوب جدا کرده بود.
برای صعود به قله باید به دریاچه تار که در پای کوه جلوه خاصی به منطقه داده بود میرفتیم.از هر طرف کوهها ما رو محاصره کرده بود وما درون چاله ای بزرگ به فکر صعود بودیم.کنار دریاچه صبحونه کاملی خوردیم (جای همه خالی)وبدون اتلاف وقت وسایل رو جمع و جور کردیم که به قله صعود کنیم از جمع ۲۳ نفری ما حدود ۱۲ نفر (اگر اشتباه نکنم )برای صعود اماده شدندو بقیه کنار دریاچه اتراق کردند تا از طبیعت منطقه استفاده کنن.از گروه ۱۲ نفری ۴ نفراز بچه ها با سرعت بیشتری پیشروی کردند وزودتر از ما به قله رسیدند.
اکثر طول مسیر پوشیده از برف بود وحدود از ۸۰ الی ۹۰ درصد مسیر با شیب خیلی سنگینی وجود داشت والباقی مسیر هم رو یک خط راس کوتاه حرکت میکردیم.شیب حدود ۶۰ درجه بود که باید در طول مسیر به اون فایق میاومدیم.خوشبختانه هوا در اکثر اوقات افتابی بود ولی کاملا سرد به طوری که کوتاهترین توقف باعث میشد که کاملا سرما رو حس کنیم.
این قله برای من یک لول بالاتراز سیاه سنگ تا قله توچال بود.بیشتر خصوصیات مسیر سیاه سنگ دراین قله بود وتا نزدیکی های قله اون ور نمیشد دیدو هر بار که احساس میکردی به قله نزدیکتر شدی ولی مانند یک سراب بلندی دیگری جلومون قرار میگرفت.اما برخلاف سیاه سنگ شیب بیشتر وجود داشت.قله انتهای یالی بود که محوطه صافی روی اون وجود نداره وتمام مدتی که روی قله بودیم شیب هم وجود داشت.صعود ما حدود ۴ ساعت طول مشید ساعت ۳ بود که از قله به سمت دریاچه حرکت کردیم البته مسیر برگشتی برخلاف مسیر صعود مون وجود داشت که شیب تندی داره و در بعضی جا ها روی یال کار فنی نیز لازم داشت.فرود از این قله یکی از لذت بخش ترین قسمت برنا مه بود با توجه به تجربه لیدر گروه تمام مسیر برگشت رو از روی برف نکوبیده که حدود نیم ساعت ارتفاع داشت اومدیم که در طول مسیر اصلا به زانوها فشار وارد نشد حدود ۱:۳۰ طول کشید تا به دریاچه برسیم.بعد از نیم ساعت استراحت بهسمت تهرا ن حرکت کردیم
به امید صعود به قله های رفیع زندگی










هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر